کد مطلب:234535
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:135
پایان ولایتعهدی امام رضا و وزارت فضل
مأمون برایش مسلم شد كه بغداد مركز خلافت عباسی علیه او قیام كرده اند و 33 هزار نفر از بنی عباس به دشمنی او برخاسته اند. [1] .
این دشمنیها به خاطر این بود كه او حضرت رضا علیه السلام را به ولایتعهدی معین نموده بود و همچنین فضل بن سهل را به وزارت و حسن بن سهل را به فرماندهی منصوب نموده بود در نتیجه آنان بیعت خود را از مأمون برداشته و با عموی مأمون «ابراهیم بن مهدی» بیعت كردند، اینجاست كه مأمون باید چاره اندیشی كند.
[ صفحه 170]
او دید چاره ای نیست مگر این كه به بغداد برود و این دشمنی را از دل آنها بیرون بكشد و سبب این دشمنی را كه به وجود ولیعهدی امام رضا علیه السلام و وزارت فضل بود، از بین ببرد، پس از آنكه برای وزیرش دستورات اداره امور را نوشت و به وی اطمینان و تعهد داد، به راه افتاد فضل و حضرت رضا علیه السلام هم با او بودند، تا رسیدند به سرخس در حمام خانه ی مأمون وزیر را كشتند و قاتلان فرار كردند.
وقتی كه آنها را دستگیر كرده به نزد مأمون آوردند گفتند: تو ما را مأمور قتل او نمودی مأمون به سخنان آنها توجه ای نكرد و همه قاتلان را كشت و سر آنها را برای برادر وزیر (حسن بن سهل) فرستاد ضمنا نامه ی تسلیتی برای او نوشت و به جای برادرش او را به وزارت منصوب كرد بعد هم از سرخس حركت كرد تا به سناباد طوس رسید.
در آنجا توقف نمود و ولیعهد خود (امام رضا علیه السلام) را با سم به شهادت رساند [2] این عمل در آخر صفر سال 203 هجری اتفاق افتاد، بعد مأمون در مرگ حضرت امام رضا علیه السلام ناله و گریه كرد.
پس از آن به همه بنی عباس و والی بغداد نوشت آن كسی كه سبب خشم شما بر من شده بود مرد (یعنی حضرت رضا علیه السلام) پس حالا برگردید و به اطاعت و بیعت من درآئید. [3] .
[ صفحه 171]
مأمون برای از بین بردن اثرات سوء قتل حضرت رضا علیه السلام و فضل بن سهل متوسل به ازدواج شد، وقتی مأمون داخل بغداد گشت و همه موانع را از جلوی راهش برداشت، تصمیم گرفت دل خانواده حضرت رضا علیه السلام و فضل را به دست آورد و جلو كینه آنها را نسبت به خودش بگیرد، به همین جهت دخترش «ام الفضل» را به محمد (امام جواد علیه السلام) فرزند حضرت رضا علیه السلام داد و خودش هم با پوران دختر حسن بن سهل ازدواج نمود.
[1] نقل از مروج الذهب جلد 3 صفحه 332.
[2] به نقل از ابن اثير جلد 6 صفحه 119 و مقاتل الطالبين صفحه 37 مأمون حضرت را با انگور مسموم ساخت.
[3] نقل از طبري جلد 7 صفحه 150 و ابن اثير جلد 6 صفحه 119.